سید محمد بهدین اورعی: رشد اقتصادی یا خشکیدن ریشههای اقتصاد؟
روزنامه اقتصاد در مصاحبه ای با دکتر بهدین اورعی در روز چهارشنبه مورخ ششم آبان ۱۳۹۴ به گفتکو نشست که طی این مصاحبه دکتر اورعی فرمایشاتی را خاطر نشان کردند که به تفصیل آمده است:
در اقتصاد امروز از سیمان به عنوان کالایی که شاخص توسعه است، نام میبرند. شاخص توسعه بودن یک صفت پرمعناست چرا که اگر سرعت توسعه یک کشور را بخواهیم اندازه بگیریم با میزان مصرف سیمان در آن کشور این کار را میکنیم. شاید به همین دلیل بود که ریاست محترم جمهور در مصاحبه اخیرشان که طی آن راههای خروج از بحران اقتصادی را رونمایی کردند، در طول مدتی بیش از یک ساعت فقط نام یک کالا را بردند: “سیمان”
جملات بالا را دیگران هم گفتهاند ولی بهنظر میرسد بد نباشد به زبان سادهتر بیان شوند. توسعه اقتصادی یعنی رشد اقتصادی. وقتی سخن از رشد اقتصادی میشود میزان آن را باید با میزان مصرف سیمان مقایسه کرد. بدین معنی که اگر در مصرف سیمان رشد وجود داشته، رشد اقتصادی هم خواهیم داشت. سوال اینجاست که پس چطور به قول مقامات دولتی رشد اقتصادی کشور مثبت ولی رشد در صنعت سیمان کشور آنقدر منفی است که بسیاری از کارخانهها به صورت نیمه تعطیل و یا تعطیل کامل درآمدهاند.
این میزان رکود در تاریخ صنعت سیمان کشور که پرافتخارترین صنعت کشور بشمار میآید بیسابقه است. کشورهای زیادی در دنیا وجود دارند که حتی یک کارخانه سیمان ندارند. کشورهایی حتی در اروپای غربی هستند که فقط یک یا دو کارخانه سیمان دارند.
ایران با برخورداری از حدود ۷۰ خط مدرن تولید سیمان، مقام چهارم تولید در دنیا را داراست. هرگونه رشد در تولید سیمان سریعاً باعث ایجاد رشد اقتصادی و خروج از رکود و بحران میشود. با این حال و با وجود اینکه مقام محترم ریاست جمهور هم فقط نام سیمان را میبرند یعنی گویا از اهمیت آن مطلع میباشند، ولی باز هم شاهد رکود بیسابقه در این صنعت که حق مادری بر گردن همه صنایع دیگر دارد هستیم.
پس مشکل کجاست؟ دلیل اینکه رشد اقتصادی برای مردم ملموس نیست را باید در جای دیگری جستوجو کرد. مشکل اقتصاد ما تخصیص منابع است که در سالهای گذشته به شدت به راه غلط هدایت شده و متاسفانه دولت حاضر هم کاری برای اصلاح آن انجام نداده است.
رشد در مصرف است، نه در تولید. آخرین بسته اهدایی دولت هم اثری بر اصلاح تخصیص منابع نخواهد گذاشت و بنابراین اقتصاد را از رکود رهایی نخواهد داد چرا که این راهکارها هم بر پایه همان سیاستهای قبلی استوارند، یعنی ادامه انقباض بیدلیل و مصرفیتر کردن جامعهای که الان هم بیش از حد مصرفی است تا تولیدی. قول مقام محترم ریاست جمهوری با محتویات بسته اهدایی تفاوت فاحش دارد.
بدین معنا که در نتیجه اجرای این سیاستهای کوتاهمدت، میزان تقاضای جامعه افزایش نخواهد یافت و اگر هم کمی بالا برود تنها به سوی کالاهای مصرفی است که شدیداً به زیان اقتصاد کشور است.
از طرف دیگر چون هیچ گونه محرکی در بخشهای دیگر بسته فوق برای باز کردن مشکلات بخش تولید کشور دیده نمیشود و همانهایی هم که هست آنقدر در پیچ و خمهای اداری بانکها گیر خواهند کرد، عملاً هیچ گونه کمکی نصیب بخش تولید کشور نخواهد شد.
ادامه این وضعیت معادل است با خشکیدن ریشههای کارخانههای تولیدات مادر به خصوص سیمان. شاید بهتر باشد مقام محترم ریاست جمهور از الان بفکر یک بسته دیگر برای خروج از رکود باشند: بستهای که با جسارت و شجاعت در تصمیمگیری، سیاستهای نادرست یکسال گذشته را تغییر دهد و با پرهیز از لجاجت بیجا و تکیه بر نیروهای عظیم اقتصادی داخلی، اقتصاد کشور را متحول کند. این کار ممکن است لکن به تصمیمگیری شجاعانه و عالمانه نیازمند است.
دکترای امپریال کالج لندن